برگزیده و خلاصه شده ازکتاب:
« مبانی مشروعیت
آموزشهای ایدئولوژیک مجاهدین
تیرماه ۱۳۹۲ »
مقدمات شروع مصاحبه های ۹ ارگان آمریکائي:
آمریکائی ها تصمیم گرفتند؛ از تک تک رزمندگان ارتش آزادی مصاحبه بگیرند؛ و اکیپهایشان را برای اینکار مشخص کردند؛ قبل از شروع مصاحبه ها ؛ 9 ارگان آمريكايي كه تدريجاً در اشرف در قسمت جداگانه اي كه به آنها داده بوديم مستقر شدند.
عليرغم آن بمباران هاي مهيب قرارگاه های ارتش آزادیبخش توسط هواپیماهای آمریکائي؛ و عليرغم جمع آوری و سپس ربودن سلاح هايمان و دادن به ارتش عراق، و همچنین عليرغم اينكه بر اساس گزارش هاي دروغين رژيم و مزدوران عراقي و ايراني؛ نیروهای آمریکائی؛ هر روز به داخل قرارگاه اشرف مي ريختند و يك جا را براي پيدا كردن تسليحات ممنوعه كشتار جمعي يا براي پيدا كردن زندان و شكنجه گاه و يا براي پيدا كردن گروگانهاي موهوم ربوده شده ، بازرسي و جستجو مي كردند، و عليرغم آينده نامشخص و برچسب تروريستي آمریکا بر علیه مجاهدین، مجاهدين عزم جزم كردند كه درسي درخشان برجاي بگذارند.
طرف آمریکائی ميگفت، شما تروريست هستيد و ما مي گفتيم كه ما مقاومت مشروع و برحق مردم ايران در برابر فاشيسم ديني هستيم و به آن افتخار ميكنيم. تمام اشكال تروريسم را هم از سالها پيش رد كرده ايم و از قضا طبق اكثريت هاي كنگره خودتان، و طبق يكي از احكام دادگاههاي آمريكا، ما دقيقا يك سازمان « آنتي تروريست » و آنتي تز تروريسم هستيم. « صدها بار گفته ايم و بازهم تكرار ميكنيم كه عمليات مجاهدين وارتش آزاديبخش ملي ايران هرگز و هيچ گاه عليه شهروندان و هدفهاي غير نظامي نبوده و آن چنان كه همه ايرانيان گواهند، فقط درداخل ايران و فقط بر علیه مسئولان و عوامل سركوب واختناق وشكنجه واعدام متمركز بوده است. و کسی دعاوي و اكاذيب رژيم مبني بر كشتار يا آزار شهروندان توسط مجاهدين را هيچكس درايران جدي نميگيرد» (نقل از پيام 11 آبان 1376)
-همچنين يادآوري ميكرديم كه « مجاهدين نيز درمنتهاي انسان دوستي ،ميهن پرستاني هستند كه براي آزادي و شرف واستقلال كشورشان مبارزه ميكنند. برچسب تروريستي عليه سازمان مجاهدين خلق ايران بسيار ناچسب و مغرضانه و سخيف است و هيچ پايه جدي قانوني و حقوقي ندارد» و « حتي اگر تعريف رسمي وزارت خارجه امريكا از «تروريسم » را ملاك قراردهيم ،بازهم اين برچسب به مجاهدين نمي چسبد» (همان پيام) .
-« علاوه برملت ايران و پارلمان درتبعيد آن ، بيش از 2000 نماينده از 18پارلمان درپنج قاره جهان كه آراي صدها ميليون راي دهنده را با خود دارند،قضاوت قطعي خود را دراينباره به عمل آورده اند» (همانجا).
با اين حال قبل از شروع مصاحبه ها و شروع كار 9 ارگان آمريكايي در اشرف ، در نيمه شهريور 82 در سالگرد تأسيس سازمان، در گردهمايي مجاهدين در سالن اجتماعات، بيانيه مسئول اول دربارة « مباني مشروعيت و مرزهاي سرخ مقاومت» توسط خواهر مژگان اعلام و بعد هم منتشر و در اختيار آمريكايي ها قرار گرفت:
مباني مشروعيت و مرزهاي سرخ مقاومت
بيانيه مسئول اول سازمان
۱-سازمان مجاهدين خلق ايران هم چنان كه تاكنون بارها اعلام كرده است, هرگونه تروريسم را محكوم شناخته و محكوم مي شناسد و بيشترين نقش را طي دو دهه گذشته در مقابله با تروريسم و بنيادگرايي تحت نام اسلام _ كه حكومت آخوندي كانون آن _ مي باشد, داشته است.
2-مقاومت مجاهدين و مردم ايران براساس اعلاميه جهاني حقوق بشر كه شورش دربرابر يك رژيم مطلقا قانون شكن وخودكامه را به عنوان «آخرين راه حل عليه ديكتاتوري و اختناق» به رسميت مي شناسد, براي احقاق ابتدايي ترين حقوق انساني مردم ايران آغاز شده است.
3-پيامبران و پيشوايان آزادي انسان درطول تاريخ پيوسته چنين مقاومتي را دربرابر ظلم مشروع شناخته وخود راهگشاي آن بوده اند. قران به مردمي كه باكشتاروسركوب خونين وطرد ازميهن توسط ظالمان مواجهند, اجازه كارزار مي دهد و در مسيحيت نيز چنان كه واتيكان وكميسيون انجيل مقدس مي گويند: « مبارزه مسلحانه آخرين راه حل براي پايان دادن به سركوب آشكار و مستمري است كه به طور جدي حقوق اساسي افراد را نقض مي كند و به طور خطرناكي منافع عمومي يك مملكت را مورد تهديدمي دهد.» (نشريه واتيكان, لااوزرواتور رومانو, 16 فروردين 1365).
4-سندهاي تاريخي اغلب مبارزات رهاييبخش ملتها نيز برحقانيت وضرورت مقاومت مشروع مردم دربرابر ظلم آشكار يك حاكميت نامشروع, مهرتأييد مي زند. . ازجمله در بيانيه استقلال آمريكا تصريح شده است: « هر زمان كه هر دولتي عليه حقوق مردم (برابري, آزادي و دنبال كردن هدف رسيدن به خوشبختي) عمل كند, اين حق مردم است كه آن دولت را عوض يا سرنگون كنند... وقتي كه يك سري نقض (حقوق) و زياده روي با همان قصد صورت ميگيرد كه بيانگر طرحي براي برقراري يك ديكتاتوري مطلق است, اين حق مردم است, اين وظيفه مردم است كه چنين دولتي را به دور بيندازند و راهبران جديدي براي امنيت آينده خود فراهم كنند.»
5-در معاهدات بين المللي نيزكافيست ياد آوري كنيم كه كميته بين المللي صليب سرخ در مورد ماده 3 كنوانسيون اوليه ژنو , در بررسي تفكيك « يك مبارزه مسلحانه اصولي» و براساس مباحثات مربوط به تصويب كنوانسيون ژنو در سال 1949 تصريح مي كند: « برخي مواقع در يك جنگ داخلي, كساني كه بعنوان شورشي انگاشته ميشوند در حقيقت افراد وطن پرستي هستند كه براي استقلال و شرافت كشور خود مبارزه ميكنند... نميتوان در مورد شورشياني كه به اصول انساني پايبند بوده اند صحبت از ”تروريسم”, ”آنارشيسم” يا ” بي نظمي” نمود».
6-مجاهدين خلق ايران به دليل ماهيت مشروع و عادلانه مقاومتشان, قويا به مرزسرخ آسيب رساندن به افراد بيگناه پايبند بوده وهيچ گاه و به هيچ وجه آن را مجاز ندانسته است. اي بسا مجاهدان ورزم آوراني كه براي پرهيز از آسيب رسايدن به بيگناهان جان خود را فدا كرده اند واي بسا طرحهاي عمليات كه با هزينه هاي سنگين و فداكاريهاي بسيار تا آخرين مراحل پيش رفته و صرفا به خاطر پرهيز از آسيب رسيدن به بيگناهان لغو و ازدستور خارج شده است.
7-مرزسرخ ديگري كه مقاومت ايران ومجاهدين خلق ايران پيوسته آن را مراعات كرده و به آن پايبند بوده وهستند, اين است كه محدوده جغرافيايي عمليات خود را خاك ميهن شان ايران كه توسط رژيم ضد انساني آخوندها اشغال شده است, مي دانند, هرچند كه رژيم آخوندي دامنه كشتار مجاهدين و مخالفانش را به خارج ازمرزهاي ايران كشانده و به صدها عمل تررويستي مسلحانه درخارج خاك ايران, از عراق گرفته تا تركيه و سوئيس و ايتاليا وديگر كشورهاي اروپايي عليه مجاهدين وفعالان وحاميان مقاومت ايران دست زده است. با اين همه , مجاهدين هرگز مقابله به مثل نكرده و هيچگاه حملات مسلحانه درخارج خاك ايران را مجازندانسته اند. عملكرد مجاهدين به گواهي تاريخچه 22ساله پس از 30خرداد , درهمه كشورها براساس قانون آن كشورها بوده است.
8-درباره مرزهاي سرخ مقاومت ايران, در نوروز سال 1379رهبرمقاومت بار ديگر اعلام وتصريح كرد :«هر وقت رژيم آخوندي به‌دروغگويي و صحنه‌پردازي در مورد هدف قرار گرفتن غيرنظاميان و شهروندان بيگناه توسط واحدهاي عملياتي مجاهدين مبادرت مي‌كند، بلادرنگ از دبيركل و شوراي امنيت ملل متحد خواسته‌ايم و مي‌خواهيم كه يك هيأت بين‌المللي با حضور نمايندگان مقاومت ايران به‌بازديد محل بروند و نتيجهٌ مشاهدات بي‌طرفانهٌ خود را به‌اطلاع افكار عمومي برسانند تا دروغها و صحنه‌سازيهاي رژيم فاش شود. همان رژيمي كه ولي‌فقيه آن از اساس منكر ”شايعه شكنجه”مي‌شد و مدعي بود اين مجاهدين خودشان خودشان را شكنجه ميكنند تا به‌حساب رژيم بگذارند؛ رژيمي كه تاكنون هرگز عدد و رقمي از اعدامها و قتل‌عام زندانيان سياسي و ترورهاي خارج كشوري ارائه نكرده است؛ رژيمي كه حرم امام‌رضا را منفجر مي‌كند و كشيشان مسيحي را به‌قتل مي‌‌رساند و به‌حساب مجاهدين مي‌نويسد».
9-رهبر مقاومت افزود: «از جانب مقاومت ايران متعهد و ملتزم مي‌شويم اگر كسي از ما، مرز سرخ آسيب رساندن به‌غير نظاميان و افراد بيگناه را عمداً يا سهواً نقض كند، براي محاكمه و مجازات در هر دادگاه بين‌المللي و حتي پرداخت غرامت و جبران مافات آمادگي دارد. زيرا دليلي ندارد كه يك رزمنده آزادي و مجاهدي كه جانش را براي آزادي خلق و ميهنش كف دست گرفته حتي فكر حمله و هجوم و رساندن كمترين آسيب به‌هموطنانش را در ذهن و ضمير داشته باشد، چه رسد به‌قتل و جرح آنان. حالا خامنه‌اي و خاتمي و رفسنجاني هم اگر ريگي به‌كفش ندارند، جواب بدهند كه آيا آنها هم بازديد هيأتهاي بين‌المللي و تحويل جنايتكاران و دژخيمان را به‌داوري بين‌المللي ميپذيرند؟ هرگز نخواهند پذيرفت. حال اينكه همه مي‌دانند كه وقتي قرارگاهها و نفرات مجاهدين و مقاومت ايران هدف بمباران يا موشك‌پراني يا تروريسم رژيم قرار مي‌گيرند، ما در همه جا و در همه كشورها از خبرنگاران دعوت ميكنيم و در همه موارد مهم نيز از دبيركل و شوراي امنيت ملل متحد و هيأتهاي بين‌المللي خواستار بازديد و رسيدگي شده‌ايم».
10-بر همين اساس, اعلام مي كنم كه مجاهدين از هرگونه تحقيق و موشكافي وبررسي بيطرفانه بين المللي درچند وچون عملياتشان وچارچوب حاكم بر آن به غايت استقبال مي كنند . نمايندگان مجاهدين براي پاسخگويي و توضيح دراين زمينه درهر دادگاه ومرجع ذيصلاح آماده اند. يقين دارم كه هرگاه اين مسايل به نحو بيطرفانه مورد قضاوت و داوري قرارگيرد, فقط و فقط موجب سرفرازي و روسفيدي مقاومتي خواهد بود كه بهاي مراعات اين مرزهاي سرخ را هرقدر هم كه خونين وسنگين بوده, درطي ساليان پرداخته است.
11-اگرچه مقاومت مسلحانه مجاهدين پس از همه آزمايشهاي ضروري شروع شد و اگرچه رژيم آخوندي هيچگاه ازسركوب و كشتار و خفقان مطلق دست برنداشته و به دليل ماهيت ضدتاريخي وقرون وسطايي قادر به قبول دموكراسي نيست, اما مجاهدين ومقاومت ايران پس از شروع مقاومت مسلحانه و در طي 22سال گذشته صدها بار براين موضع روشن وثابت تأكيد كرده اند كه هرگاه رژيم آخوندي حقيقتا به آراي مردم تن بدهد, آن را ميپذيرند وسلاحها را برزمين مي گذارند. در اين زمينه دو تصريح روشن را كه يكي مربوط به دو دهه پيش وديگري از همين امسال است, ياد آوري ميكنم :
12-درسال 1363(84ميلادي) رهبرمقاومت در مصاحبهيي با يك هفته نامه فرانسوي با تأكيد بر اين كه اسلام مورد اعتقاد مجاهدين هرگز طالب خونريزي وخشونت نيست,گفت: « اسلامي كه مبلغ آن هستيم نيازي به خونريزي ندارد و ما هرگز به دنبال درگيري و خشونت نبوده و نيستيم. به عنوان توضيحي در اين مورد, اجازه دهيد پيغامي از طريق شما به خميني بدهم, پيغام من اين است كه اگر خميني آمادگي داشته باشد كه انتخاباتي واقعا آزاد برگزار كنند, من بلافاصله به كشورم باز خواهم گشت, مجاهدين سلاحهاي خود را به زمين خواهند گذاشت تا در انتخابات شركت كنند. ما از نتايج انتخابات نمي ترسيم. هر چه ميخواهد باشد, قبل از شروع مبارزه مسلحانه ما سعي كرديم از همه امكانات قانوني براي فعاليت سياسي استفاده كنيم ولي سركوب ما را وادار كرد كه سلاح بر داريم.
13-در تيرماه امسال رئيس جمهور برگزيده مقاومت درسخنراني خود براي ايرانيان آزاده يي كه پس از آزادي به استقبالش آمده بودند, تاكيد كرد: « ما از روز اول گفتيم و حالا بازهم تكرارميكنيم كه به محض اين كه ملاها يك انتخابات آزاد را در ايران براساس حق حاكميت مردم و نه براساس حاكميت ملايان بپذيرند, بهشرط اينكه انتخابات تحت نظر ملل متحد باشد, بلادرنگ آنرا ميپذيريم و ديگر مقاومت موضوعيتي ندارد».
14-اجازه مي خواهم كه ازسوي سازمان مجاهدين خلق ايران نيز بار ديگر برهمين اساس تصريح كنم كه اگر رژيم آخوندي حاضر باشد به يك انتخابات آزاد در چارچوب حاكميت مردم ( نه درچارچوب ولايت فقيه) و با نظارت ملل متحد تن بدهد, مجاهدين خلق ايران چنين انتخاباتي را مي پذيرند ومقاومت قهرآميز را متوقف ميكنند. آزمايشهايي كه مجاهدين درهمين چند ماه اخيرازسرگذراندندو درجريان آنها درخشش استقلال وآزاديخواهي وعشق فروزان تكتكشان به ايران دموكراتيك فردا و هم چنين ايمان و اقتدار دورانساز فردي وجمعي شان براي تحقق اين هدفهاي والا چشمها راخيره كرد, جاي هيچ ترديدي در توانايي وظرفيت مجاهدين براي عبور از اين گونه آزمايشها باقي نگذاشته است. اين را قبل از همه مردمي دريافتند وبه آن فخركردند كه درشعارهايشان بردر و ديوار شهرهاي ايران مينوشتند:« مجاهدين بي سلاح , قلب ما سلاحتان»!
15-حال اگررژيم آخوندي كماكان حاضر به قبول رأي مردم نباشد وكماكان خواستهاي آزاديخوانه مردم ايران را با گلوله جواب بدهد, مجاهدين باعزمي صد چندان برعهد آزاديخواهانه خود با خدا وخلق استوارند. دراين خصوص, ازجانب تمامي خواهران وبرادرانم سوگند ياد مي كنم كه مجاهدين خلق ايران به دليل حقانيت مقاومتي كه يكصد وبيست هزار خون مطهر و ازجمله خونهاي پاك سردارخياباني وسمبل مان اشرف رجوي نثارش شده و درهمين سطور به سابقه وچارچوب ومرزسرخهاي آن اشاره كردم, به قطع ويقين, ريشه استبداد وفاشيسم مذهبي را ولو با چنگ وناخن ودندان ازخاك پاك ايران برخواهندكند. از اين بابت به ديكتاتوري آخوندي خاطرنشان مي كنم كه درتلاطم ايام وبه خاطر اين يا آن حادثه گذرا يا برچسب عليه مجاهدين به خودتان وعده هاي شوم تداوم ارتجاع واسارت درايران زمين را ندهيد., عهد شما به سر آمده, خونهاي نثارشده در راه آزادي و پيامهاي رهاييبخش مجاهدين ومقاومت ايران به مثابه آنتي تزتاريخي ارتجاع وستم مذهبي ازجاي جاي ميهن خواهد جوشيد وآينده آزاد وآباد ايران را رقم خواهد زد.
يك ماه پس از اين بيانيه تاريخي مسئول اول مجاهدين درباره مباني مشروعيت و مرزهاي سرخ مقاومت، همه مجاهدان اشرفي و هواداراني كه در آن زمان در اشرف حضور داشتند در يك بيانيه جمعي و مشترك، يكايك پايبندي خود را به همين مرزهاي سرخ و عبور ناپذير اعلام و آن را به آمريكايي ها ارائه كردند. بر اين اساس بود كه مجاهدين به مصاحبه رفتند و بر همين پايه بود كه موافقتنامه امضا كردند. فرماندهان و نيروهاي آمريكايي اينچنين آموختند كه در مقابل چه كسان و چه جنبشي قرار گرفته اند و جز بر احترام آنها نسبت به خلق و مجاهدين خلق ايران افزوده نشد. بخوبي فهميدند كه مجاهد خلق در هيچ شرايطي، سستي و ضعف و ذلت نمي پذيرد. به عكس در آرمان و مواضع خود استوارتر و ثابت قدم مي شود.
بيانية مجاهدين خلق ايران - اشرف -عراق - آبان 1382
ما امضا كنندگان زير, اعضا و هواداران مجاهدين خلق ايران مستقر در اشرف, از فراخوان رييس جمهور برگزيده مقاومت, خانم مريم رجوي , به تاريخ 25 مهر 82 مبني بر انجام رفراندوم براي تغيير رژيم استبداد مذهبي حاكم بر ايران , تحت نظارت سازمان ملل متحد , به عنوان يك اتمام حجت براي تغيير مسالمت آميز اين رژيم حمايت ميكنيم.
ما همچنانكه خانم مژگان پارسايي مسئول اول سازمان مجاهدين خلق ايران در شهريور گذشته اعلام كرد, تمامي اشكال تروريسم را محكوم مي كنيم.
مبارزه سياسي عاري از خشونت با برخورداري از حق آزادي بيان و اجتماعات و انتخابات, پيوسته كمال مطلوب ما بوده است.
ما در اصول با هرگونه خشونت مخالفيم و آن را محكوم ميكنيم اما براي نفي خشونت برضرورت تضمين شرايط فعاليت آزاد و مسالمت آميز سياسي در ايران تاكيد ميكنيم.
به اين خاطر است كه ما آخوندهاي حاكم بر ايران و كليه كساني را كه با ستم و سركوب مانع انتخابات آزاد مردم ايران هستند و خشونت را تحميل كرده اند، قويا محكوم مي كنيم.ما معتقديم آنها بايد به پاي عدالت كشانده شودند.