برگزیده و خلاصه شده ازکتاب:
« دموكراسي خيانتشده
دبيرخانهٌ شوراي ملي مقاومت
ارديبهشت 1374 »
گروگان گیری و شانتاژ رژیم
تظاهرات و فعاليتهاي مقاومت ايران عليه جنگطلبي و سركوبگري خميني در داخل كشور و گامهاي بلندي كه مقاومت ايران در عرصهٌ بينالمللي، در اين دو زمينه، عليهٌ ديكتاتوري مذهبي برداشت، بهراستي طاقت و تحمل خميني را بهپايان رساند و رژيم او بيش از اين تاب تحمل اقامت و فعاليت رهبر مقاومت را در فرانسه نداشت. ازاينرو تصميم گرفت كه با گروگانگيري و شانتاژ و همچنين معامله و امتياز دادن، هرطور شده، مانع فعاليتهاي آقاي رجوي در فرانسه گردد.
لوموند در شمارهٌ 23آذر63 دربارهٌ ماجراي ربوده شدن هواپيماي كويتي توسط عوامل خميني، كه به كشته شدن 2مسافر انجاميد، نوشت: از نظر آقاي موسوي (نخستوزير رژيم خميني)، استرداد هواپيماربايان تا زمانيكه رهبر تروريستها… مسترد نشود، مدنظر قرار نخواهد گرفت. نخستوزير، بدون اينكه نامي ببرد به آقاي مسعود رجوي رهبر مجاهدين خلق، كه در فرانسه پناهنده است، اشاره ميكند.
در تير64، نخستوزير رژيم خميني، بنا بهگفتهٌ راديوي اين رژيم، «در جمع سفيران و كارداران جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي اروپا و آمريكا» با حضور ولايتي (وزير خارجه) اعلام كرد: «امروز حمايتهاي وسيعي از سوي قدرتهاي استكباري نسبت به گروهكهاي مخالف جمهوري اسلامي صورت ميگيرد كه نمونه آن حمايت نمايندگان پارلمان اروپا و پارلمان انگلستان و سوسياليستهاي فرانسه از آنهاست».
در اوت همان سال، نخست وزير رژيم خميني با استيصال كامل در راديوي رژيم گفت: «هر روز در صحنه بينالمللي از سوي اين گروهكهاي وابسته، براي ما مسألهٌيي آفريده ميشده… دقت كنيد منافقيني (مجاهديني) كه امروز در پناه سناتورهاي آمريكايي، سوسياليستهاي فرانسوي و نمايندگان استعمار خبيث انگلستان اين اعلاميهها را عليه ما صادر ميكنند، اين حمايتها از آنها بوده…».
از اين پيشتر، در 11فروردين64، راديوي رژيم خميني خبر داد كه رفسنجاني خطاب به كاردار سفارت فرانسه در ايران گفته است: «اين عذر را كه بگوييد ما پناهندهٌ سياسي ميپذيريم، حرفي بيش نيست، اينها (مجاهدين) جنايتكارند، نه پناهندهٌ سياسي».15
مطابق صورت جلسه محرمانهٌ مذاكرات رفسنجاني با كاردار فرانسه در بعدازظهر 10فروردين64، كه مجاهدين يكسال بعد آن را در نشريه مجاهد شمارهٌ285 كليشه و منتشر نمودند، كاردار فرانسه نيز به رفسنجاني اطلاع ميدهد كه دوما، وزير خارجهٌ فرانسه، خواهان «توازن و بهبود در روابط ايران و فرانسه»است و «افرادي مثل رجوي، تماسهايي نه با دولت فرانسه بلكه با احزاب سياسي فرانسه، ايتاليا، انگليس و جاهاي ديگر حفظ كردهاند چون خود را جزء سوسياليستها ميدانند».
نتيجهٌ اين مراودات اين بود كه دولت فرانسه از سال64، با بالا گرفتن موضوع گروگانهاي فرانسوي در لبنان و ديگر تهديدهاي تروريستي رژيم خميني، همزمان با معاملهٌ ايرانگيت از سوي آمريكا، تضييقاتي را عليه اقامت و فعاليتهاي رهبر مقاومت ايران در پاريس، آغاز كرد.
عزيمت رهبر مقاومت به عراق
۱۱ارديبهشت64، كاردار رژيم ايران در فرانسه، با خامنه ای رئيس جمهور رژيم، ديدار كرد و «آخرين تحولات در جهت عاديسازي روابط ايران و فرانسه»را «باتوجه به شرطهاي جمهوري اسلامي» ازجمله «پناه ندادن به تروريستها و ضدانقلابيون» به او گزارش نمود.
در 31ارديبهشت، كاردار رژيم خميني در پاريس با رولاند دوما، وزير خارجه فرانسه، درباره «اختلافات موجود» و «حضور ضدانقلابيون در فرانسه» گفتگو كرد .
دولت بعدي فرانسه، كه در فروردين65 برسر كار آمد، براي آزادي گروگانهاي فرانسوي با آخوندها وارد معامله و گفتگوهاي بيشتر گرديد و رفتوآمد فرستادگان و هيأتهاي دوطرف به جريان افتاد.
در 25بهمن64، كاردار رژيم خميني در پاريس، بهدنبال سوءقصدهايي كه در آن شهر صورت گرفته بود، اعلام كرد:
«ما همواره مقامهاي فرانسوي را از حضور عدهيي تروريست فراري در خاك فرانسه مطلع نمودهايم»و «لازم است مقامهاي فرانسوي به اين امر توجه داشته و براي تأمين امنيت داخلي، لانهٌ فساد را از بين ببرند»
يك ماه قبل از اين تاريخ، در 26دي، هفتهنامهٌ فرانسوي VSD، در مقالهيي تحتعنوان «تهران خواستههايش را افزايش ميدهد، بهاي هولانگيز گروگانهاي فرانسوي در لبنان» نوشته بود:
« فعاليتهاي سياسي تبعيديان محدود خواهد شد و حتي برخي از آنها قرباني خواهند گرديد. بهعنوان مثال، مسعود رجوي، رهبر مجاهدين خلق، كه تا بهحال توسط دو اسكادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراوآز حفاظت شده است، اين خطر وجود دارد كه يكي از نخستين كساني باشد كه بدون دفاع ميماند».
در 13فروردين، شبهنگام، بمبي در چندصدمتري اقامتگاه آقاي رجوي، منفجر گرديد. فرداي آن روز خبرگزاري فرانسه در گزارش خود، دربارهٌ انفجار بمب «در چندصدمتري اقامتگاه تحت مراقبت مسعود رجوی ؛ رئیس شورای ملی مقاومت ملی ایران؛ نیروی اصلی اپوزیسیون رژیم خمینی»؛ خبر داد که شهردار اور سور اوآز آقاي سرژ كافن «مجدداً اظهار داشت كه بدون عزيمت آقاي رجوي، امكان بازگشت آرامش، به شهر اور سور اوآز وجود ندارد». در 27فروردين، روزنامه لاگازت فرانسه از قول «منابع قضايي» نوشت كه يكي از سه بمبگذار «از فعالان سياسي راست افراطي» بوده است.
اما بنا بهگفتهٌ «منابع تحقيق»، آن سهنفر «كه هويتشان فاش نگرديده»، ميخواستند «فقط عليه رفتوآمد روي پل كه بهنظر آنها سنگين ميرسيد اعتراض كنند…»!
در 26فروردين، رژيم خميني در ارگان رسمي خود، روزنامهٌ اطلاعات، خطاب بهدولت فرانسه تصريح نمود:
«اگر فرانسويها ميخواهند در رابطه با ايران تجديدنظر كنند، پايگاههاي منافقين (مجاهدين) را برچينند. چرا فرانسويها اسير آمريكاييها بشوند؟ شما منافقين (مجاهدين) را از كشورتان اخراج كنيد، آمريكا خودش ميداند آنها را كجا ببرد، بختيار و بني صدر مال شما؛ در چنین صورتي است كه مردم ما باور خواهند كرد كه فرانسه يك كشور دوست است».
در 31 فروردين، نيويورك تايمز نوشت: «مقامهاي فرانسوي گفتهاند ممكن است فعاليتهاي بعضي مخالفان مقيم فرانسه را محدود سازند، كه از آنجمله مسعود رجوي، رهبر مجاهدين خلق، است».
انفجار بمب در نزديكي محل اقامت و دستباز پيدا كردن ايادي رژيم و افراد يك گروه درهم شكسته ماركسيستي بهنام اقليت، كه در اشتراكعمل آشكار با يكديگر به حادثهسازي و جنجالآفريني روزمره در برابر اقامتگاه رهبر مقاومت ايران مبادرت ميكردند، سمت و سوي قضايا را داير بر هرچه محدودتر كردن فعاليتهاي آقاي رجوي نشان ميداد. مردم شهرك اور نيز مطابق اطلاعيهيي كه در همان ايام بهصورت جمعي منتشر نمودند، از «تاخت و تازهاي تكراري» عناصر اقليت كه «شهرك ما را بهآشوب كشيدهاند و امنيت ما را سرانجام بهخطر مياندازند»، شكوه داشتند.
در آنزمان ساير كشورهاي اروپايي نيز بهخاطر ترس از گروگانگيري اتباعشان توسط رژيم خميني، با اشراف بهحساسيت بيحد و حصر اين رژيم درباره محل اقامت رهبر مقاومت ايران، نميخواستند خود را با پذيرش انتقال مقر كار و اقامت مسعود رجوي به كشورشان بهدردسر بيندازند.
در چنين شرايطي بود كه شوراي ملي مقاومت در اجلاس 2خرداد65 بهاتفاقآرا تصميم گرفت كه آقاي رجوي بهمنظور خنثي كردن فشارها و توطئههاي رژيم خميني و سازماندادن نيروهاي نظامي مقاومت، به جوار خاك ميهن عزيمت نمايد. و او در 17خرداد65 به همراه هزارتن از مجاهدين از فرانسه به عراق رفت و در منطقه مرزي مستقر گرديد.